کد مطلب:50471 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:209

آخرت گرایی











با جهتگیری آخرتی در همه ی امور است كه استعدادهای نورانی انسان شكوفا می شود و راه را درست و به سلامت طی می كند و به سلامت نفس و نزاهت وجود و رضایت حق دست می یابد. این مقصد چنان جایگاهی در تربیت انسان دارد كه پیشوای موحدان، علی (ع) درباره اش چنین فرموده است:

«ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف، لكاد العفیف ان یكون ملكا من الملائكه.»[1] .

مزد جهادگر كشته در راه خدا، بیشتر نیست از انسان پارسا كه (معصیت كردن) تواند، لیكن پارسا ماند و چنان است كه گویی پارسا فرشته ای است از فرشته ها.

انسان قوس صعودی را در تربیت طی می كند و باید این قوس را در جهت حقیقت

[صفحه 129]

ملكوتی خود طی نماید. امام علی (ع) در نامه ی تربیتی خود به فرزندش امام مجتبی (ع) فرموده است:

«و اعلم انك انما خلقت للاخره لا للدنیا.»[2] .

بدان كه تو برای آن جهان آفریده شده ای نه برای این جهان.

این جهان مدرسه ی تربیت و شدن انسان است تا با همه ی امورش رابطه ای آخرتی برقرار نماید و مقصدش آن جهان باشد. امیرمومنان علی (ع) همگان را بدین مقصد فراخوانده و فرموده است:

«فكونوا من ابناء الاخره و لا تكونوا من ابناء الدنیا، فان كل ولد سیلحق بامه یوم القیامه.»[3] .

از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا مباشید، كه روز رستاخیز هر فرزند به مادر خود پیوندد.

هر چه مقصود آدمی قرار گیرد، انسان بدان میل می كند و بدان متصف می شود و امام (ع) از مردمان می خواهد كه آخرت را مقصود گیرند و «ام» خود قرار دهند و دنیا را «ام» نگیرند.

«ام» (مادر) را از آن روی «ام» خوانده اند كه مقصود طفل است، قصد اوست،[4] و هر كس هر چه را «ام» بگیرد، خلق و خوی آن را به جان می گیرد و صورتی از آن می شود. چنین است كه امام علی (ع ) مردمان را به مقصدی والا در تربیت فراخوانده و اینكه با هر امری از امور این عالم نسبتی آخرتی برقرار نمایند و فرزند آخرت باشند.


صفحه 129.








    1. همان، حكمت 474.
    2. همان، نامه ی 31.
    3. همان، كلام 42 (در برخی نسخه های نهج البلاغه «سیلحق بابیه» آمده است).
    4. ن. ك: اسماعیل بن حماد الجوهری، الصحاح، تاج اللغه و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، الطبعه، الرابعه، دارالعلم للملایین، بیروت، 1990 م. ج 5، ص 1863، ابومنصور محمد بن احمد الازهری، تهذیب اللغه، حققه جماعه من العلماء، الدار المصریه للتالیف و الترجمه، مصر، 1384 ق. ج 15، صص 635 -631.